روزجهانی مادری مصئون

محفل به همین منا سبت درسالون ریا ست صحت عامه ولایت با میان برگزار شده بود در این محفل رئیس صحت عامه نماینده ولایت رئیس حقوق بشر وجمع ازداکتران صحی شرکت نموده بودند.
سخنرانان هرکدام به نوبه خود درمورید روز جهانی مادری مصئون سخن گفتند.
که درپایان محفل تقدیر نامه ازطرف ریاست صحت عامه به آن عده ازداکتران که در مصئونیت مادران نقش فعال داشتند توزیع نمودند.
احسان الله شهیر رئیس صحت عامه ولایت بامیان درمورید مرگ ومیر مادران گفت : درسال 2002 دریک صدهزارولادت 1600 تن باعث اختلات ولادی میشودو همچنان دریک هزار ولادت 257 طفل ازبین میرفت که این رقم بالا ترین رقم درسطح دنیا بودند.
وی اضافه نمودند وزارت صحت عامه سرویی را تااخیر سال 2010 به پایان میرساند و درختم سال 2010نتیجه را اعلان نماید که دراینجا دقیق ترین رقم راداشته باشیم قسمأکه یک سروی خانه بخانه شده است به اساس این سروی مرگ میرمادران نسبت به سال گذشته پائین آمده که دریک صدوهزارولادت 1200تن و به همین ترتیب دراطفال درموقع ولادت 257 واقعه مرگ میردریک هزاربود وفعلا 115 واقعه دریک 1000 ثبت شده که یک تفاوت کلان دیده میشود .
آقای فرزام رئیس دفترساحوی کمیسیون حقوق بشردرولایت بامیان ازدیدگاه حقوق بشرمصئونیت مادران را چنین گفت: مشکلات حقوق بشردرجامعه خشونت علیه مادران است ما امیدوارهستیم که آرامش مادران بیمه شوند با تضمین آرامیش مادران جامعه ما درآینده مسئون باشد افراد کمترروحیه مجرمانه پیدانمایند.

سومین سرک قیردرولایت بامیان افتتاح گردید

این سرک که درشهرجدیددشت عیسی خان به مساحت 1.75 کیلومتر وبه عرض 13 متر به کمک مالی موسسه USID وPRT بامیان توسط شرکت ساختمانی افغان بام ساخته وبه بهره برداری سپرده شد.
درافتتاح سرک رئیس اجرائیه ولایت قومندانی PRT وروئسای دوایردولتی شرکت نموده بودند.
محمدظاهرشهیدانی شاروال بامیان دررابطه به اهمیت این سرک گفت: این سرک که افتتاح گردیددرشهرک جدیددشت عیسی خان یک مایه حیاتی دارد وی اضافه نمود که تیم PRT به ادامه همکاری های شان درآینده درعرصه توسیعه وبازسازی بامیان بخصوص ساحات سبزی این شهر مارا کمک نمایند.
میچ میکن مسئول پروژه ها ی PRT درولایت بامیان گفت: این سرک درحدودأ بابودجه یک میلیون دالرآمریکایی ازطرف نیوزلندوسیرب ساخته شده اند.
وی همچنان اضافه نمود که مادوتا پروژه سرک سازی دیگررا دربامیان تحت کارداریم که توسعه سرک داخل بازاربامیان وسرک 29 کیلومتری ولسوالی شیبرمی باشد.
این سرک که جدیدا به بهره برداری سپرده شد بااین سرک ولایت بامیان دارای پنچ کیلومترسرک قیرشده اند.

امید دوباره به زندگیٍ

جنگ های خانه مانسوزدرافغانستان بمدت دودهه جانهای چندی را گرفتندوبسیارازهموطنان مارا معیوب نمود.
محمدعلی یکی ازکسانی است که قربانی این جنگ هاشده اند :
او میگوید به اثرانفجاراژدهای نهفته درخاک (ماین)یک پای خود را ازدست دادم وی درقریه شینیه ولسوالی ورس ولایت بامیان زندگی میکند
او میگوید چوپان بودم موقع چراندن رمه خود درکوه میخ که نزدیک قریه ماست ماین انفجارنمود ویک پایم را ازدست دادم ازآن روزبه بعد روزروشن شب تاریک گردید من که درسن نوجوانی رسیده بودم وهزاران فکروخیال به سرداشتم به یک بارگی امید زندگی را ازدست دادم زندگی درکامم تلخ گردید
پدرم همیشه برایم پیشنهاد ازدواج میداد ولی من ازاینکه یکی ازاعضای وجودم را ازداست داده بودم وامید به زندگی نداشتم جواب ردمیدادم ولی پدرم مرایک روزمجبور نمود که باید ازدواج نمایم ودختری را که درنظرداشت که درآینده عروسش باشد همراه بامادرم بسیاربه شوق وامید به خواستگاری اش رفت ولی خوانواده دختربرای شان جواب رد داد وگفتن که پسرشما یک آدم معیوب است نمی تواند نفقه عیالش را تأمین نماید ودخترم بدبخت میشود .
من که قبلاامید به زندگی نداشتم ازآن به بعد بیشتر رنج می بردم ازاینکه یک آدم سالم نیستم وهیچ کاری رانمی توانم انجام دهم هرروزبیشترازروزقبل ناامیدی من بیشترمیشد .
یک روزدرخانه نشسته بودم که دوستم آمد وسلام واحوال پرسی نمودیم وگفت آیا تو ازاین کورس خیاطی که درولسوالی برای معیوبین ازطرف یک موسسه ایجاد شده خبرداری ؟ گفتم نه .دوستم مرابسیارتشویق نمود وگفت همین امروزبرووثبت نام کن ولی من دراول چندان امید وارنبودم که یاد بگیرم چون پایم را ازدست داده بودم فکرمیکر دم که همه چیزم را ازدست داده ام ولی دوستم اسرارنمود رفتم ثبت نام نمودم وگفت فردا بیا وکورس شروع میشود وفردای آنروزآمدم وبه کارهای عملی خیاطی شروع نمودم روزهای اول برایم خیلی مشکل بود اماروزبه روزعلاقه ام به این کاربیشتر میشدبه مدت چهارماه ماتوانیستیم کارباماشین خیاطی را یادبگیریم کورس ما وقتش تمام شد من برای خود یک دوکان خیاطی دربازارولسوالی گرفتم وشروع بکارنمودم کم کم کاربارم رونق گرفت .
حال سه سال میشود که من خیاطی میکنم روزگارم بسیارخوب است ونفقه عیالم را پیدامی توانم وی می گوید همان روزیکه دکان خیاطی را گرفتم پدرم به خواستگاری همان دختررفت پدردخترکه تازه فهمیده بود که میتوانم مخارج خانواده ام راتامین نمایم به پدرم جواب مثبت داد .
فعلاثمره ازدواجمان یک فرزندمی باشدروزگارم بصورت خوب به پیش میرود اززندگی خود راضی هستم وامیددوباره به زندگی پیدانمودم امروزفهمیدم که اگرانسان معیوب هم باشد میتواند زندگی خود رابخوبی به پیش ببرد ناامیدی بدترین معیوبیت است.